آیا اقبال به فالگیری و خرافهپرستی برای ما معنا دارد؟
تاریخ انتشار: ۳ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۸۳۸۶۹۸
یک ویدئوی چند ثانیهای منتشر شده که نشان میدهد تنها در فاصله چند ده متری در حاشیه بازاروکیل شیراز فوج فوج رمال و فالگیر نشسته و به نظر میرسد کار و بارشان هم سکه است. ویدئویی که میتوانید با اسکن کیوآرکد زیر آن را ببینید، اما کمتر کسی است که نداند این موضوع محدود به این شهر و حتی به همین فضا نمیشود که مدتهاست بازار جادو و جنبل در جامعه ایرانی داغ داغ است و از کف خیابانها همچون همین ویدئوی منتشر شده تا فضای مجازی با دنبالکنندههای چندصدهزارنفری گسترش دارد، ولی چرا اینقدر اقبال به موضوعی میشود که با یک عقلانیت ساده هم فاصله دارد؟ این رواج خرافه، رمالی و فالگیری چه معنایی میتواند داشته باشد و مهمتر اینکه پیامدهای آن چه خواهد بود؟
بیشتربخوانید
چطور خرافه را از زندگی مان دور کنیم؟هیچ جامعه آماری گستردهای برای آگاهی از اینکه زنان بیشتر علاقهمند به طالعبینیاند یا مردان وجود ندارد، اما نگاهی به دنبالکنندههای مجازی یک صفحه اینستاگرامی با بیش از ۹۰هزار دنبال کننده نشان میدهد زنان نزدیک به ۸۰ درصد مخاطبان طالعبینی این صفحه را تشکیل میدهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همین درصد تا حدود بسیاری در رابطه با صفحه دیگری در اینستاگرام با ۳۵هزار دنبال کننده هم صدق میکند. برای فهم این فاصله معنادار میان زنان و مردان در این حوزه نمیتوان دلایل بیولوژیکی یا جنسیتی را مطرح کرد و شاید بهتر باشد سراغ دلایل اقبال به کل مبحث طالعبینی در جامعه رفت. طالعبینی سابقهای طولانی و تاریخی دارد و از دربار پادشاهان گذشته آغاز شده و تا روزگار کنونی هم ادامه یافته است. در دهههای پیش این اقبال محدود به سالمندان بود، آنقدر که هنوز هم اگر بخواهیم گروه سنی مخاطبان طالعبینی را به تصویر بکشیم ذهنمان بهسرعت بر اساس همان کلیشه ثابت ذهنی، زنی سالمند را پیش چشم میآورد، اما همان کلیشه ذهنی حالا شکسته است، چراکه باید گفت در یک دگرگونی آشکار حالا مخاطبان اصلی طالعبینی و فالگیران را مردان و زنان جوانتر تشکیل میدهند.
اگر پیش از اینها سالمندان بهعنوان یک تفریح در یک گردهمایی معمولی پای فال قهوه مینشستند حالا فقط ۶۱۵ اپلیکیشن فال و طالعبینی در فروشگاههای اندرویدی وجود دارد. طبقات علاقهمند به خرافه هم طی این سالها تغییراتی داشتهاند به این معنا که اگر در گذشته رواج بیشتر خرافات در سطح پایینتر تحصیلات و در طبقههای کم برخوردار یک جامعه دلیلی بود تا طالعبینی میان آنها بیشتر مورد استقبال واقع شود حالا بسیاری از مخاطبان فالگیران را افراد متعلق به طبقاتمتوسط و مرفه جامعه تشکیل میدهند. این ترقی معکوس البته که مرهون بازار داغ این روزهای فالگیران هم هست، چراکه گردش مالی بالای این افراد نشان میدهد هرکسی هم از عهده مالی بازار این افراد برنمیآید.
برای ارتباط با بسیاری از فالگیران باید از یک شبکه در هم پیچیده عجیب عبور کرد. همین درهم پیچیدگی یکی از ترفندهای آنها برای موجه جلوه دادن کارشان است، یعنی هر قدر سختتر به فرد طالعبین وصل شوید به این مفهوم خواهد بود که درصد خطای وی کمتر است. جالب اینکه یکی از معمولترین این مراحل، پر کردن یک فرم ارسالی برای مخاطبان است، فرمی که جزئیترین موارد زندگی شخصی هم از آنها سؤال میشود تا به نوعی همان اطلاعات را به فرد متقاضی در بستهبندیای به نام طالعبینی تحویل داده شود! قیمتها هم متفاوت است، از ۱۵۰هزار تومان برای ۲۰دقیقه بگیرید تا چهار میلیون تومان برای ۷۰دقیقه مشاوره و بالاخره اینکه شیوه نوبتدهی این افراد هم گاهی به قدری وقتگیر است که نشان میدهد مراجعان بسیاری در صف انتظار قرار دارند. انگیزهیابی اقبال بیشتر به مباحث طالعبینی در یک جامعه کار آسانی نیست، برخی از جامعهشناسان نسبت سرراستی میان اوضاع نابسامان اجتماعی و رواج این مباحث متصورند.
به این مفهوم که هرقدر اوضاع اجتماعی در یک جامعه متزلزل باشد به همان نسبت مباحث خرافی در آن جامعه مخاطبان بیشتری دارد. روانشناسانی هم هستند که باور دارند پایینآمدن ضریب اعتمادبهنفس افراد در یک جامعه، بیشتر شدن تعداد افرادی که در حل مشکلاتشان درمیمانند و البته افزایش اضطرابهای اجتماعی باعث رواج فالگیری میشود.
منبع: روزنامه جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردیمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: فالگیری در شبکه های مجازی دنبال کننده نشان می دهد طالع بینی یک جامعه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۳۸۶۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رونمایی از بزرگترین مسئله ایران و جهان که از فقر هم وحشتناک تر است
فیلسوف معاصر کشورمان معتقد است: بی معنایی بزرگترین مسئله امروز جهان است، مسئلهای وحشتناکتر از فقر، توسعه نیافتگی، آلودگی هوا و... و تمام اینها ناشی از آن است که رابطه انسان با معنا گم شده است. به گزارش عصر ایران، بیژن عبدالکریمی، استاد فلسفه درباره کشف معنا و مفهوم در روزگار معاصر گفت: من با حفظ کردن اشعار حافظ به حافظ نزدیک نمیشوم، با حفظ کردم قرآن، قرآنی نمیشوم، زمانی میتوانم به یک پاسخ نزدیک شوم که بتوانم آن پاسخ را در جان خودم تجربه کرده باشم، یعنی بتوانم پا در عالمی بگذارم که متنی مثل دیوان حافظ ایجاد میکند. وی افزود: ما صرف اینکه پدر یا مادرمان مسلمان است، مسلمان نیستیم، ما باید مسلمان بودن را انتخاب کنیم و در واقع من باید به آن برسم. زمانی من میتوانم مسلمان باشم که آن پاسخهایی که پیامبر(ص) و قرآن به رازهای بزرگ دادهاند را در جانم زیسته باشم. اگر در جانم به آن نرسیده باشم، تنها شناسنامهام مسلمان است، جریانی که در فرهنگهای دیگر نیز چنین است. عبدالکریمی در برنامه «سپنج» و در گفتگو با علی درستکار اضافه کرد: نیروهای زیادی وجود دارند که بودن من را تهدید میکنند، مثلاً رسانهها، رسانهها بودن من را تهدید میکنند، آنها میخواهند نحوه بودن من را تعیین کنند و من در برابر رسانه طغیان میکنم و اجازه نمیدهم رسانه، بودن من را شکل دهد. رسانه حقیرتر از آن است که بخواهد به بودن من شکل دهد. من با سیاست درگیر هستم، چون سیاست باید بر اساس نحوه زیست من شکل بگیرد. (در معنای اگزیستانسیال و متافیزیکی) من اجازه نمیدهم قدرتهای سیاسی یا کانونهای بزرگ قدرت چه در جهان و چه در داخل من و بودن من را شکل دهند. این فیلسوف معاصر در بخش دیگری از صحبتهایش بی معنایی را بزرگترین مسئله امروز جهان دانست و افزود: این معضل، مسئلهای وحشتناکتر از فقر، توسعه نیافتگی، آلودگی هوا و... است؛ تمام اینها نیز ناشی از آن است که رابطه انسان با معنا گم شده است، وقتی رابطه انسان با معنا گم میشود، رابطه انسان با خودش هم گم میشود. انسانی که بی خود و بی خویشتن است، کارهای احمقانه هم زیاد میکند و ما در چنین جهانی زندگی میکنیم. عبدالکریمی با اشاره به گستردگی بی معنایی در سراسر جهان و حتی در دنیای اسلام، اضافه کرد: متأسفانه با جهانی شدن عقلانیت جدید، این مسئله هم جهانی شده و فقط مربوط به غرب نیست. به اعتقاد من برخلاف شعارهای سیاسی ایدئولوژیکی که داده میشود، جهان اسلام و از جمله ایران هم در همین زمره قرار دارد. سال 87 بود که من کتاب «ما و جهان نیچهای» را نوشتم، جهانی که در آن معنا و حقیقت مرده، در چنین جهانی آنچه که امروز شاهد آن هستیم، مرگ انسان هم هست. مرگ انسان تنها مرگ فیزیکی نیست و حقیقت انسان هم امروز در خطر افتاده است. آنچه امروز روی کره زمین راه میرود به انسان در معانی که در معاصر گذشته میشناسیم، شباهت کمی دارد. در واقع با این انسان بیمعنا ما وجه انسانی کمتری را در زمین میبینیم. کانال عصر ایران در تلگرام